گفت:من اگر زبانم آتش / من اگر ترانه هایم همه شعله های سرکش / چه کنم؟ که یک دل است و همه درد های یاران.
گفتم:به رو به رو که نگاه می کنم تعدادی ظاهر می بینم.چند عدد "چشم چشم دو ابرو" بدون جزئیات بیش تر.سیاهه ی پیش رویم هیچ دخلی به سیاهی پشت رویم ندارد.درد های یاران چیست؟نمی دانم.
گفت:همراه شو عزیز کاین درد مشترک / هرگز جدا جدا درمان نمی شود.
گفتم:درد مشترک چیست؟مگر ما درد مشترک هم داریم؟
گفت:آمدگان و رفتگان از دو کرانه ی زمان / سوی تو می دوند هان! ای تو همیشه در میان.
گفتم:گفتم آه از دل دیوانه ی حافظ بی تو / زیر لب خنده ن گفت که دیوانه ی کیست؟ از قدیم گفته اند بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه.
گفت:واعظان کاین جلوه بر محراب و منبر می کنند / چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
گفتم:بحث را عوض نکن.خودت گفتی دردی ست مشترک که همه در پی همانیم.
گفت:یادم تو را فراموش.
سکوت کردیم.
درباره این سایت